کد مطلب:173486 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

بیان های پیام گونه ای
زیارت اربعین در عداد علائم مؤمن، در بیان حضرت امام حسن عسكری علیه السلام وارد شده است.

اساسا، بیان های حضرت امام حسن عسكری علیه السلام حالت پیام گونه ای دارد؛ زیرا، بعد از زمان آن حضرت، دوران غیبت امام معصوم علیه السلام است، چه به صورت غیبت صغرا و یا به صورت غیبت كبرا؛ مانند ارائه برنامه ی تقلید عموم مردم از فقهای عادل صاحب نفس زكیه كه آن حضرت از حضرت امام صادق علیه السلام نقل می فرماید: فأما من كان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لأمر مولاه فللعوام أن یقلدوه [1] .

البته، این كلام، در سیر صعودی در امتداد بیان های گهربار امام باقر و امام صادق علیهماالسلام بوده و بلكه به زمان حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم هم اتصال دارد كه در امتداد این بیان، بعدا از سوی حضرت ولی عصر علیه السلام این توقیع شریف معروف صادر شد:

وأما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیكم و أنا حجة الله. [2] .

كه در حقیقت ارجاع امور امت به فقهای جامع الشرایط است.

مسئله و موضوع ولایت فقیه از همین مقام نشأت گرفته و تحقق و تقرر یافته است.

و نیز مانند بقاء و امتداد اوقاف كه «الوقوف علی حسب ما یوقفها أهلها» و واضح است كه این دستور هم در امتداد صعودی بیان های سائر ائمه اطهار علیهم السلام بوده و نیز بعد از آن حضرت هم امتداد دارد.

بعد از شهادت آن بزرگوار، مردم، دیگر حضرت ولی خود، امام عصر علیه السلام را نمی توانستند مستقیما ملاقات كنند، و حتی ملاقات حضرت ولی عصر علیه السلام در زمان غیبت محدود - كه مشهور به «غیبت صغرا» است - به شكل خاصی بوده، و بعضی افراد كه واجد شرایط كمالی بودند و یا بر حسب اقتضاهای خاصی كه در بین بوده، می توانستند مستقیما حضرت را ملاقات كنند، اما دیگران، امكان ارتباط مستقیم با حضرت را نداشتند، و بر این اساس از بیان ها و سخنان حضرت امام حسن عسكری علیه السلام حالت پیامی دارد


تا مردم رعایت كنند و بر آن ها استمرار داشته باشند، و به صورت ممتد آن ها را باقی بدارند.

البته، بیان آن حضرت در باب نشانه های مؤمن، نوعی ارشاد به اعمال خیر و كردارهای شایسته است.

البته آن علائم و نشانه های ذكر شده، از مصادیق اتم و اكمل و نمونه های بارز نشانه های مؤمن به شمار می رود.


[1] وسايل، كتاب القضاء، باب (10) ر 20، چاپ مؤسسه آل البيت عليهم السلام ج 27، ص 131.

[2] وسايل، كتاب القضاء، باب (11) ر 9، ج 27، ص 140.